شکست بانکها – چگونهAPIها از یک وظیفه به یک نیروی تحولآفرین تبدیل شدند.

شکی نیست که بانکداری باز در حال اوجگیری است. بر اساس گزارش منتشرشده در ماه آگوست سال 2020، خدمتگیرندگان از سیستم بانکی در انگلستان و در ماه جولای همان سال مجموعا 480 میلیون، فراخوانی از API ها داشتهاند.
فراخوانیAPIهای بانکی را میتوان به دو دستهی اصلی تقسیم نمود. فراخوانی با هدف دستیابی به اطلاعات حساب مشتریان و صدور دستور پرداخت از حساب مشتریان. گونهی اول، زیربنای سرویسهای تجمیع حسابها است که با هدف صرفهجویی صاحبان حسابها پردازش میشوند در حالی که گونهی دوم، ارتباطی مستقیم بین مشتری و صاحبان کسب و کار برقرار مینماید. رابطهای که عملا بانکها در آن به صورت مستقیم نقشی ندارند و فقط از طریقAPI فراخوانیشده،خواستهی مشتری در تامین مالی ارایهکنندهی کالا یا خدمات را برآورده مینمایند. نقطهی قابل توجه آن است که از این مجموعهی480 میلیونی تنها دو دهم درصد یا دو در هزار از تراکنشها از نوع دوم یعنی ارتباط مستقیم مشتری با عرضهکنندگان کالا و خدمات بوده است. دلیل اصلی این موضوع عدم وجود قوانین لازم برای برداشتهای مستقیم درسطح گسترده است که خود منوط به وضع قوانین واضحی برای شناسایی مشتریان در فضای الکترونیکی میباشد.
گسترش استفاده از این فنآوری، خطی مشخص میان بانکهای سنتی و شرکتهای فنآوری مالی یا فینتکها ترسیم کرده است و مطابق معمول با وجود این که از دید کارشناسان، نهایتا این مشارکتِ بین دو جناح است که پایداری بازار را تضمین خواهد کرد، اهمیت این موضوع که قوانین این مشارکت را کدام یک از طرفین تعیین خواهد نمود را نباید از یاد برد. راه حل بهینه ایجاد یک بستر یا Platform از سمت بانکهای سنتی خواهد بود که فینتیکها از آن برای ارایهی سرویس به مشتریان خود استفاده نمایند. به این ترتیب، بانکهای سنتی با سادهسازی امکان استفاده از خدمات خود بر روی این بستر بانکداری باز به بقای خود ادامه خواهند داد و نوآوران فینتک نیز محصولاتی که با خمیرمایهی این خدمات و با ارایهی ارزشهایی افزوده، تامین خواهند شد در اختیار مشتریان خود قرار خواهند داد.
عبور از مرزهای بانکداری باز
مفهوم«بانکداری به عنوان یک خدمت» ایدهای کاملا متفاوت را ارایه میدهد. ایدهای که از یک دیدگاه،هیچ خدمت جدیدی نیست بلکه مشابه دریافت وام بانکی از طریق فروشندگان خودرو یا خرید بیمه از شرکتهای فروش بلیط هواپیما سالهای زیادی است که در اختیار مشتریان قرار داشته است.
اما تفاوت اصلی «بانکداری به عنوان یک خدمت» در روش پیادهسازی آن از طریقAPI ها نهفته است. برخلاف روشهای سنتی گذشته،تجربهی مشتریان کاملا هموار و بدون نیاز به مراجعهی محسوس به سیستمهای بانکی شکل میگیرد. این روشِ پیادهسازی این امکان را در اختیار مشتریان قرار میدهد تا بتوانند در کنار استفاده از خدمتی از بانک که مستقیما به آن نیاز دارند، از دیگر خدمات بانکی مکمل نیز بهرهمند شوند. بهعنوان نمونه میتوان از خدمات سرمایهگذاری ارائه شده توسط بانک یا خدمت احراز هویت جامع بانکی نام برد. در برخی از موارد و بسته به قوانین نظارتی بالاسری، شاید حتی بتوان یک بانک کامل، شامل تمام خدمات لازم برای ادارهی یک موسسهی مالی را از طریق این مجموعه API ها از صفر بنا کرد.
از سوی دیگر، چنین مدلی به بانکهای سنتی هشدار میدهد که با گذشت زمان و قدرت گرفتن «نئو بانکهای تمام دیجیتال» تمامی این سرویسها بدون حضور بانکهای سنتی میسر خواهد شد. برخی از بانکهای سنتی برای خارج نشدن از دور رقابت، به سرعت زیرساخت خود را در اختیار فینتکها قرار دادهاند تا از اولین بانکهایی باشند که چنین خدمتی را در اختیار جامعهی شرکتهای نوآور فنآوری مالی قرار میدهند و در نتیجه شانس بقای خود را به وضوح افزایش دادهاند. بانکBBVA در اسپانیا یکی از پیشتازان این حرکت است.مشتریان فینتکهای اسپانیایی از تجربهی کاربری خوبِ تامین شده توسط آنها بهره میبرند در حالی که بانکBBVA در پس زمینه و بدون اطلاع آنها به ایشان خدمترسانی مینماید.
در مصاحبهای با مدیر محصول بانکداری باز در این بانک، وی اذعان داشت که نکتهی منفی در چنین چیدمانی، دورشدن بانک از ارتباط مستقیم با مشتریان است در حالی که افزایش چشمگیر رشد مشتریان از طریق فینتکهای عرضهکنندهی محصولات ارزش افزوده، جنبهی مثبت آن است.
اگر ارایهیAPIها برای استفاده از خدمات بانکی را قدمی تحولآفرین به حساب بیاوریم، ارایهی قابلیتهای کلانتر مانند«بانک به عنوان سرویس» که در آن بخشهای بزرگتری از مجموعه خدمات بانکی به فینتکها ارایه میشود، قطعا تحولی بزرگتر را رقم خواهد زد. در این صورت، سازمانهای نظارتی مجبور خواهند بود قوانین جدیدی را برای این ترکیب جدید رفت و برگشت اطلاعات بین بانکهای ارایهکنندهی زیرساخت خدمتی و فینتکهای ارایهکنندهی خدمات به مشتریان وضع نمایند.
منبع: