آینده معنای جدیدی یافته است
بحران کرونا اتفاقی جهانشمول است. این مقاله هفت عاملی که گرداندگان کسب و کارها باید به آنها توجه کنند تا نسبت به آنچه در آینده حالت عادی نامیده خواهد شد، دید بهتری بیابند.
محققین موسسهی مکنزی در این گزارش تشریح مینمایند که با وجود عدم اطلاع ما از زمان پایان این همهگیری، میتوان درسهایی از گذشته آموخت و دریافت بهتری داشت نسبت به آنچه حالت عادی پس از این همهگیری نامیده خواهد شد.
یافتهی اول- فاصله، برگشته است. در اواسط دههی 90 میلادی گفتوگو دربارهی فاصلهی ایجاد شده در میان انسانها و تغییر رفتار آنها به دلیل ظهور فنآوریهای ارتباطی اوج گرفت. روشهای سنتی تجارت و معاشرت تغییرکردند زیرا ابزارهایی در اختیار انسانها قرار گرفت که انجام کارها را از راه دور و به شکلی متفاوت میسر کرد. این بار و در موجی دیگر به دلیل همهگیری کرونا، گفتوگو در خصوص استفاده از محصولات داخلی در برابر محصولات خارجی، محدودیت واردات، کاهش صنعت گردشگری و نمونههایی از این دست دوباره به مباحثی جدی تبدیل شدهاند. همافزایی تکنولوژیهای ارتباطی و مشکلات همهگیری دست به دست هم دادهاند تا شکل این ارتباطات را تغییر دهند.
یافته ی دوم- تابآوری و بهرهوری. حتی پس از رفع محدودیتها، کسب و کارها باید تجربهی تابآوری در چنین شرایطی را فراگرفته باشند. توانایی روبروشدن با یک شوک کسب وکاری و عملکردی بهتر از رقبا در گذر از آن باعث موفقیت طولانیمدت کسب و کارها خواهد شد. در بحران سال 2008، تجربه به ما نشان داد که سازمانهایی که آمادگی بیشتری برای مقابله با آن شوک داشتند، کاراتر عمل کردند و موفق شدند هزینههای خود را بهسرعت کاهش دهند، تابآوری بیشتری از خود به نمایش گذاردند. یکی از تفاوتهای اصلی این همهگیری با مشکلات سال 2008 از دست دادن تامینکنندگان مختلف از سراسر جهان است. به همین دلیل، کسب و کارها باید برای منابع جایگزین تامین کالا، خدمات و مواد اولیه برای کسب و کار خود به دقت برنامهریزی کنند. از یافتههای دیگر همهگیری اخیر برنامههای جایگزینی مسئولیتها بوده است. در اثر بیماری یک مدیر، باید برنامهای برای جایگزین کردن وی با نیرویی متخصص و مطلع وجود داشته باشد. حتی سرمایهگذاران خطر پذیر نیز پس از همهگیری آموختند که «تاب آوری» باید در معادلات ارزش گذاری آنها از کسب و کارها جایگاه ویژهای داشته باشد.
یافته ی سوم- رشد اقتصاد بدون تماس. در سه صنعت تجارت الکترونیک، پزشکی از راه دور و خودکارسازی، همهگیری اخیر به نقطهی عطف تبدیل شده است. در خصوص تجارت الکترونیک، روند تغییر رفتار مشتریان در حرکت از خرید حضوری به خرید اینترنتی به دلیل همهگیری سرعت گرفت. در برخی کشورها رشد تجارت الکترونیکی به بیش از 80 درصد رسیده است. در زمینههای پزشکی از راه دور و سلامت مجازی اعداد حیرتانگیز هستند. بزرگترین بازیگر این عرصه در بازار آمریکا رشدی 50 درصدی طی یک هفتهی آغاز همهگیری داشته است. یکی از بازیگران اروپایی این صنعت نیز رشدی 200 درصدی داشته است. در خصوص خودکارسازی، فراتر از تخمین موسسهی مکنزی در سال 2017 مبنی بر این که 60 درصد مشاغل بیش از 30درصد فعالیتهای خود را به سرعت خودکارسازی خواهند کرد، امروزه صنایع زیادی وجود دارند که بدون هیچ گونه تماسی با انسانها، تمام چرخهی فعالیت خود را اداره مینمایند.
یافتهی چهارم- ورود بیشتر دولت در اقتصاد. همانند دورانهایی مانند جنگ جهانی دوم، این بار نیز دولتها مجبور شدهاند برای کمک به چرخهی معیوب اقتصاد به آن وارد شوند تا مشکلاتی مانند نیازهای اولیهی شهروندان، مشکلات شغلی و کمک به کسب و کارها برای ادامهی حیات را مرتفع نمایند. در کنار پرداختهای مستقیم به شهروندان که توسط دولتهای مختلف شکل گرفته است، رفتار دولتها در برخورد با کسب و کارهای خصوصی تنوع زیادی داشته است. مشارکت با این بخشها، ملیکردن آنها، اعطای وام بدون بهره و افزودن بازهی تنفس به وامهای جاری نمونههایی از این اقدامات هستند. بنابراین، از یکسو کسب و کارها باید آمادهی ورود دولت به کسب و کارهای خود بوده و مداخلات احتمالی دولت را به معادلات خود بیفزایند و از سوی دیگر دولتها باید برای نسل بعدی پدیدههای این چنینی برنامهریزی کنند تا سیاست میزان دخالت و ورود خود به کسب و کارها را تدوین نمایند.
یافتهی پنجم- کسب و کارها زیر ذرهبین قرار میگیرند. بر اساس یافتهی فوق، زمانی که استفاده از پرداختهای مالی مردم از طریق دولت به کسب و کارها تزریق خواهد شد، کسب و کارهای مختلف با دقت بیشتری زیر ذرهبین بررسی قرار خواهند گرفت. شعاری که با عنوان سه خط قرمز «نیروهای کاری، درآمد و حفظ محیط زیست» مطرح شده بود این روزها با دقت بیشتری به کسب و کارها اعمال میشود. این سختگیریها ممکن است به شکل الزام استفاده از نیروهای محلی بیشتر در مقایسه با نیروهای خارجی پیادهسازی شود. جنبهی عمومی دیگری که تمام کسب و کارها موظف به پاسخگویی در خصوص آن هستند روش عملکردشان در حوداثی مشابه با همهگیری کرونا خواهد بود.
یافتهی ششم- تغییر ساختار صنایع، رفتار مشتریان، جایگاه بازارها و میزان جذابیت بازارهای مختلف. یکی از پرسشهایی که از کسب و کارها پرسیده میشود امکان بازگشت آن کسب و کار به شرایط عادی پس از همهگیری یا تحمل زیانهای درازمدت بر اثر این شرایط است. سازمانهایی که به نکاتی مانند نکات اشاره شده در این مقاله توجه میکنند شانس بیشتری در برگشت به شرایط عادی دارند. به عنوان نمونه، در صنعت خودروسازی، کارخانجاتی که به تامین قطعات از سراسر جهان اتکا کرده بودند تا موجودی انبار قطعات خود را به حداقل برسانند دچار آسیبهای جدی خواهند شد. به همین ترتیب، رفتار مشتریان پس از این همهگیری، احتمالا در زمینههای بهداشتی – به عنوان نمونه، نوع تغذیهی آنها – تغییر خواهد کرد و این ویژگی بسیاری از کسب و کارها را تحت تاثیر قرار خواهد داد. از سوی دیگر، افرادی که اطلاعات شخصی رفتار آنها در مقابله با بیماری به سلامتی و تشخیص بیماری در دیگران کمک کرده است ممکن است در خصوص به اشتراک گذاشتن بخشی از رفتار خود تمایل نشان دهند که در گذشته آن را کاملا شخصی میدانستند.
یافتهی هفتم- یافتن نقطهی امیدواری. اگر احتیاج ما در اختراع است، بحران کرونا ممکن است باعث به دست آمدن نتایج مفیدی نیز باشد. روشهای ارتباطی جدیدی مانند استفاده از نرم افزارهایی چون Skype, Zoom و FaceTime رواج یافتهاند که از یک منظر، کسب و کارها را به مشتریان خود نزدیکتر نموده است. در کسب و کارها، آموزههای روش انجام فعالیتها از راه دور، در بسیاری از موارد باعث بهینه شدن روش انجام فرآیندها یا کاهش هزینهها شده است. روشهایی که حتی پس از پایان همهگیری از آنها استفاده خواهند نمود. اکنون کسب و کارها نسبت به این که چه فعالیتهایی میتوانند به روشهایی غیر از روشهای سنتی و متعارف انجام شوند دید بهتری یافته اند. در حقیقت این اجبار به تفکر در خصوص روشهای جدید انجام کارها به نوآوریهای متعددی انجامیده است. قطعا نقاط امیدواری به نسبت حجم تجمیعی مشکلات ایجاد شده، اندک هستند اما این فرصت را در اختیار سازمانها قرار دادهاند که تابآوری خود را در چنین شرایطی بیازمایند و برای شرایط مشابه برنامه ریزی کنند.
آنچه شرایط «عادی» آینده نامگذاری میشود میتواند بازهای گسترده بین گروه پیامدهای ناخوشایند شکوفایی کمتر، رشد کندتر، نابرابری بیشتر و کاغذبازی بیشتر دولتها و گروه پیامدهای خوشایند نوآوری و بهرهوری بیشتر، دولتهای هوشمندتر و ظهور دوبارهی جهانی کاملا مرتبط باشد. شاید «خوش بینی» و «شجاعت» مدیران و تصمیم گیران مهمترین لازمهی رسیدن به گروه نتایج مطلوب در این میان باشد.
منبع:mckinsey.com