آینده ی بانکداری

https://www.globalbankingandfinance.com/top-cybersecurity-trends-for-2022/
مطالب مرتبط:
پیشبینی نویسندگان برای بانکها در سال 2022 به این گونه است:
1) بانکها به گونهای افسارگسیخته در زمینههای فنآوری، نیروهای انسانی و فینتکها هزینه خواهند نمود.
2) سبد محصولات مالی تجدیدپذیر (دوستدار محیط زیست) افزایش مییابد.
3) مرزهای بانکداری باز، بیش از پیش،گستردهتر خواهند شد.
منبع:
https://www.forrester.com/blogs/predictions-2022-banks-will-double-down-on-innovation/
مطالب مرتبط:
بازیگونهسازی (Gamification) چیست؟
بازیگونهسازی، بهکارگیری اصول بازی و طراحیهای بهکارگرفته شده در آن در محیطهایی است که فعالیتهای کاری یا علمی در آنها انجام میشود. این ابزار میتواند به جذب مخاطبین بیشتر، کاهش استرس محیط کار و افزایش بهرهوری بینجامد.
اصول بازیگونهسازی
– با ایجاد چالش و القای حس موفقیت، مخاطبین خود را درگیر تعامل نمایید و به آنها انگیزه دهید.
از یک فعالیت خستهکننده، یک فرآیند سرگرمکننده بسازید. زمانی که مخاطبین شما خسته و بی حوصله میشوند، آنها را از دست خواهید داد. در مقابل، یک فعالیت سرگرمکننده، میزان ارتباط موثر و فعال آنها را افزایش میدهد.
– رفتار مخاطبین خود را تغییر دهید.
بازیگونهسازی به مخاطبین کمک میکند با دریافت پاداش در مقابل رفتارهای مطلوب، آن رفتارها را به عادتهای ثانویه تبدیل کنند.
– مفاهیم پیچیدهتر را تشریح کنید.
به کمک بازیگونهسازی، میتوانید محصولات یا خدماتی که از پیچیدگی بیشتری برخوردار هستند را تشریح نمایید و ارزش و جایگاه آنها را برای مخاطبین خود شرح دهید.
در این راه، میتوانید از انگیزههای بیرونی و درونی استفاده کنید. نمونههایی از انگیزههای بیرونی این موارد هستند:
– امتیازدهی
– نشانها (Badges)
– جداول ردهبندی
انگیزههای درونی میتوانند شامل این موارد باشند:
– حس مرتبط بودن با موضوع
– خودمختاری
– حرفهای بودن (استادی)
– هدفمندی
ایدههایی برای استفاده از بازیگونهسازی در محیطهای بانکی
1) برگزاری مسابقات و اعطای جوایز.
بسیاری از بانکها به مشتریان جدید و مشتری قدیمی که آنها را معرفی میکند، جوایزی اختصاص میدهند.
2) امتیازدهی به خریدهای مشتریان.
اگر میخواهید مشتریان شما از کارت بانکی شما استفاده کنند، میتوانید به ازای برخی خریدهای ایشان با استفاده از کارت صادرشده توسط بانک/ موسسهی مالی خود به آنها امتیاز دهید.
3) بازیها را ساده و قابل بُردن طراحی کنید.
به یاد داشته باشید که هدف بازیگونهسازی، خوشحالی مشتریان، حس رضایت ایشان و سادگی مفهوم «بازی» ارائه شده است. اگر بازیگونهسازی شما این خصوصیات را نداشته باشد ارزشی برای مشتریان خلق نخواهد کرد.
4) از شبکه های اجتماعی استفاده کنید.
امکان به اشتراک گذاشتن نتایج رقابتها در شبکههای اجتماعی را در اختیار مشتریان خود قرار دهید. این امکان نه تنها به رضایت مشتریان میانجامد، بلکه بهگونهای غیرمستقیم برای شما بازاریابی میکند.
5) از بازیگونهسازی برای آموزش مشتریان استفاده نمایید.
جورچینها، آزمونهای کوچک، ویدیوهای کوتاه و بازیهای ساده در راستای آشنایی با محصولات شما و مفاهیم پایهایِ بانکی میتوانند ابزارهای مناسبی برای ارتقای دانش مخاطبین شما و در نهایت همراهی بیشتر آنها با شما باشند.
6) به کمک بازیگونهسازی محصولات جدید خود را معرفی کنید.
به جای تبلیغات مستقیم، از امکان بازیگونهسازی برای معرفی محصولات خود استفاده نمایید. به عنوان نمونه، شخصیت اول یک بازی ساده به مشکلی برخورد مینماید که محصول جدید شما در آن بازی، مشکل وی را حل میکند.
در این بخش، نویسنده، نمونههایی موفق از خدمات بانکی که از بازیگونهسازی بهخوبی بهره گرفتهاند را ذکر میکند. برخی از نمونهها عبارتند از:
– بانک BBVA که پس از ترغیب مشتریان به روشهای پسانداز از طریق هزینهکَرد صحیح به آنها اجازه میدهد گونهای از بازی طراحی کنند که به فرزندانشان پساندازکردن را میآموزد.
– بانک Emirates NBD که حساب بانکی مشتریان را به یک نرمافزار سلامتی متصل میکند و به ازای ورزش و رفتارهای صحیح غذایی به ایشان جوایزی میدهد.
– نرمافزار مدیریت هزینهکَرد Mint که مشتریان را ترغیب میکند هدفهایی در زمینهی کاهش هزینهکَرد برای خود تنظیم نمایند و با رسیدن به آنها به ایشان جایزه میدهد.
جمعبندی
برخی از سازمانها از جورچین یا آزمونهای کوچک استفاده مینمایند تا به مشتریان خود کمک کنند انتخابهای بهتری در زمینههای مالی انجام دهند. دیگران موضوعات خستهکننده ای مانند روشهای سرمایهگذاری در بازارهای مختلف را به کمک بازیگونهسازی، تسهیل میکنند.
به هر شکلی که از بازیگونهسازی استفاده میکنید، شواهد حاکی از آن است که میتوانید نتایج قابل ملاحظهای از این فعالیت، انتظار داشته باشید.
منبع:
https://djangostars.com/blog/gamification-ideas-banking-services-engage-customers/
موسسهی گارتنر هر سال، روندهای برتر استراتژیک فنآوری برای سال 2022 را معرفی میکند. هدف نویسندهی این مقاله تشریح این روندها با نگاهی منتقدانه و سپس بیان روندها از دید خود است. به دلیل حجم مطلب، این مقاله در دو بخش ترجمه شد که هفته پیش بخش اول و این هفته، بخش دوم، ارایه میشود.
روند هشت – مهندسی هوش مصنوعی
مهندسی هوش مصنوعی از بهروشهای طراحی، توسعه و بکارگیری قابل تکرار صحبت میکند. اما آیا این روند به تازگی ایجاد شده است؟ از دید نویسنده این روند حداقل طی پنج سال گذشته رواج قابلتوجهی یافته است و نمیتوان آن را به عنوان روندی جدید در نظر گرفت.
روند نه – سازمانهای توزیع شده
در یک عبارت مختصر، این تعبیر، محل تقاطع تحول دیجیتال و پردازش روی لبه (Edge Computing) است که هر دو از مفاهیم قدیمی فنآوری انفورماتیک هستند.
روند ده – تجربهی جامع
از دید نویسنده، روند تجربهی جامع یا Total Experience که برداشتی جامعتر از User Experience یا تجربهی کاربران است بیشتر جنبهی خیالبافی برای عموم سازمانها دارد زیرا تنها شرکتهایی مانند آمازون یا گوگل از آن صحبت میکنند و پیادهسازی آن در سطح عمومی فنآوری متصور نیست.
روند یازده – سیستمهای خودکار
از دید نویسنده، این سیستمها که به صورت سیستمهای خودکار، سختافزارها یا نرمافزارهایی هستند که از محیط اطراف آموخته و الگوریتمهای عملکردی خود را به صورت خودکار اصلاح مینمایند تا رفتار خود را بهینه کنند» تعریف میشوند را نمیتوان به عنوان یک روند محسوب کرد.
روند دوازده – هوش مصنوعی مولد (Generative AI)
از دید نویسنده، این مورد نیز تنها به یک خواستهی جاهطلبانه، محدود میشود زیرا سیستمهای زیادی در حال پیادهسازی یا استفاده از آن نیستند. هوش مصنوعی مولد به سامانه هایی اطلاق میشود که به کمک هوش مصنوعی، توان تولید محتوا یا خدمت را میسر میسازند. به عنوان نمونه، سیستمی که با مطالعهی نوشتههای شما میتواند از طرف شما یک نوشتهی جدید تولید نماید، از هوش مصنوعی مولد بهره میگیرد.
بازنگری روندهای معرفی شده از طرف موسسهی گارتنر
اجازه بدهید تصورکنیم موسسهی گارتنر از ما خواسته است این فهرست روندها را بازنگری کنیم و به جای آن چه که “باید” در حال شکلگیری باشند روندهایی که واقعا در حال شکلگیری هستند را تشریح کنیم. برای این منظور روندهای فهرستشده توسط موسسهی گارتنر را به این شکل دستهبندی میکنیم.
نظرسنجیهای میدانی نشان میدهند همچنان میزانی از بدبینی در میان مدیران در خصوص سرعت سرمایهگذاری بیشتر بر روی مدلهای هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی وجود دارد. با این وجود، افزایش گروههای کاری در زمینهی هوش مصنوعی/یادگیری ماشین به وضوح قابل مشاهده است. بنابراین میتوان گفت مادامی که نتایج ملموسی از این فنآوریها به دست بیاید، روند رو به گسترش آنها ادامه مییابد. همچنین میدانیم رباتهای خودکارساز، روند مثبتی را در پیش دارند. همچنین، شاهد هستیم که برخی از صنایع در زمینهی استفاده از هوش مصنوعی/یادگیری ماشینی، پیشتازتر از دیگر صنایع هستند. همچنین بهکارگیری هوش مصنوعی در زمینهی “رتبهبندی” به وضوح در حال رشد است. به عنوان نمونه، انتخاب بهترین کاندیدا برای وامدهی یا رباتهای گفتوگو در پاسخدهی به مشکلات مشتریان. بر اساس تحقیقات موسسهی دلویت که در خصوص فنآوری هوش مصنوعی و خودکارسازی سازمانها را به چهار دستهی «در جستجوی مسیر صحیح»، «به دنبال تغییرات»، «آغاز کنندگان» و «گروهی که به نتایج مطلوب نرسیده اند» تقسیم مینماید، نشان میدهد بیش از دو سوم سازمانها نسبت به این فنآوری خوشبین هستند و انتظار دارند با بهکارگیری این فنآوری نتایج محسوسی در کسب و کار خود مشاهده کنند. به همین دلیل میتوان جمعبندی روند این گروه را «خوش بینی محتاطانه» در نظر گرفت.
روندهای دادهای؟ تحلیل دادهها امروزه به عنوان شاهراه این روند محسوب میشود اما بستری از دادههای بدون عیب و نقص، تجمیع شده و متصل به منابع مختلف همچنان دور از دسترس است. چرا؟ سیستمهای سنتی و قدیمی، هنجارهای (Formats) متفاوت دادهها در سیستمهای مختلف، دادههای از دست رفته، دادههای غیرصحیح، دادههای تکراری و فقدانِ سیستمهای دارای ساختاری با طراحی مناسب از جمله مشکلاتی هستند که سالهای متمادی، گریبانگیر صنایع مختلف بودهاند. اما اگر به دنبال روند در این زمینه هستیم، همهی سازمانها و کسب و کارها به دنبال پیشرفت در این زمینه هستند همچنان که در سالهای گذشته بودهاند.
موضوع ساختار نرمافزارها پس از سالها غفلت به یکی از مراکز توجه تبدیل شده است. سازمانها در مهاجرت از نرمافزارهای غولپیکر گذشته در حال بازطراحی نرمافزارهای خود بر اساس ساختار میکروسرویسها هستند. «منطقیسازی» نرمافزارها (که در آن بخشهایی که منطقا مجزا و مستقل هستند به صورت یک میکروسرویس از بدنهی نرم افزارهای غولپیکر گذشته جدا میشوند) در حال تحقق است. فنآوری کانتینرها به صورت واقعی قابل استفاده است و ارائهدهندگان اصلی خدمات رایانش ابری (گوگل، آمازون، مایکروسافت) خدمات قابل اطمینانی در این زمینه ارائه میدهند. پردازش بر روی لبه نیز بخشی از همین روند محسوب میشود و تجارب جامع همچنان از موضوعاتی است که در تصویری ایدهآل از آینده به نظر میرسد.
جمعبندی
مشکل اصلیِ لیستهایی مانند فهرست موسسهی گارتنر و دیگر موسسات، تکراری بودن موارد و همپوشانی داشتن آنها است. با وجود این که در صنعت نرمافزار روندها به سرعت تغییر میکنند اما موضوعاتی مانند ساختار نرمافزارها یا هوش مصنوعی سالهای متمادی از روندهای رایج محسوب میشدند. با وجود این که تعداد بیشتری از متخصصین به موضوع کانتینرها و میکروسرویسها فکر میکنند، نمیتوان گفت این یک روند، جدید محسوب میشود. امیدوارم در آینده، فهرستهای روند ها به گونهای روندهای واقعا جدید را از نامگذاری مجدد روندهای گذشته و آرزوهای بلندپروازانه در آینده مجزا کنند.
منبع: forbes
مطلب مرتبط:
موسسهی گارتنر هر ساله روندهای برتر استراتژیک فنآوری برای سال آتی را معرفی میکند و برای سال 2022، این موسسه، سه گروه عمومیِ مهندسی اطمینان، پیکرتراشی تغییرات، شتابدهی رشد را انتخاب کرده که در ذیل آنها دوازده روند را گردآوری نموده است. هدف نویسندهی این مقاله تشریح این روندها با نگاهی منتقدانه و سپس بیان روندها از دید خود است. به دلیل حجم مطلب، این مقاله در دو بخش ترجمه و ارائه خواهد شد.
روند یک – بافت دادهها (Data Fabric)
دادهها همواره لازمهی بهرهوری و کارآمدی عملیاتی و استراتژیک بوده و هستند. «در دسترس بودن آخرین دادهها در همه جا» برای سالهای متوالی از اولویتهای سازمانها بوده است. تعبیر « بافت داده ها» به امکان دستیابی به دادههای مختلف در میان مجموعهای از بسترهای مختلف نگهداری و پردازش اطلاعات اطلاق میشود. اما در جهانی که همچنان فنآوریهای خاص از استانداردها و روندهای مختص به خود استفاده مینمایند، پیادهسازی چنین آرمانشهری به سادگی میسر نخواهد بود. روش نزدیک شدن به چنین هدفی همچنان پاکسازی و تجمیع دادههای ساختاریافته و بدون ساختار در بسترهای مختلف، باقی خواهد ماند اما نباید محدودیتهای واقعی در پیادهسازی چنین هدفی را فراموش کنیم.
روند دو – تور امنیت سایبری (Cybersecurity Mesh)
همه آگاه هستیم که تنوع و تعداد حملات سایبری در حال افزایش هستند. همچنین میدانیم که هیچگاه راهحلی جامع برای این مشکل وجود نخواهد داشت اما با وجود این، عبارتهایی مانند «تور امنیت سایبری، ساختاری قابل تنظیم است که تمامی خدمات امنیتی در بخشهای مختلف سازمان را به هم متصل مینماید» یا « این خدمت قادر خواهد بود در محیطهای غیررایانش ابری یا محیط رایانش ابری، تک تک خطرات مترتب را بر هر یک از عملیات سازمان شما رصد و از آنها پیشگیری کند» توسط بسیاری از ارائهکنندگان خدمات امنیت سایبری بیان میشوند. این عبارتها بیشتر توصیههایی نظری هستند که پیادهسازی آنها به شکل مطلوب با دشواریهای زیادی مواجه خواهد شد. این روندِ معرفی شده از دید موسسهی گارتنر خواستهای است که سازمانهای مختلف برای سالیان متمادی آروزی آن را داشتهاند.
روند سه – حریم خصوصی، بهبود موتورهای تصمیمگیری
از آغاز بحث در خصوص موضوع حریم خصوصی چند سال میگذرد؟ چرا موضوع حریم خصوصی تنها به گفتوگوهای متخصصین در محافل محدود میشود؟ زیرا بسیاری از کسب و کارها به اطلاعاتی نیاز دارند که از حریم خصوصی افراد گذر میکند، آنها را نگهداری میکنند و خرید / فروش این اطلاعات بخشی از کسب و کار آنها است. با وجود جذابیت عنوانی که گارتنر برای این روند انتخاب کرده است، به نظر نمیرسد اقدامات عملی زیادی در این زمینه در حال انجام باشد.
روند چهار – بسترهای ایجاد شده بر پایهی رایانش ابری (Cloud-Native Platforms)
این روند، موضوعی نیست که به تازگی فراگیر شده باشد. زمان قابلتوجهی از مطرح شدن مفاهیمی چون کانتینرها، میکروسرویسها، توابع بدون سرور، زیرساختهای تغییرناپذیر (Immutable Infrastructures)، سیستمهای مرتبط با وابستگی کمینه (Loosely Coupled Systems) و… میگذرد و شاید تمامی سازمانها از گذشته تا امروز در تلاش بوده و هستند تا نرمافزارهای خود را بر اساس این چهارچوبها بازطراحی نموده و توسعه دهند. بنابراین نمیتوان گفت این روند اشاره شده توسط موسسهی گارتنر روندی جدید به حساب میآید.
روند پنج – توسعهی نرمافزارهای قابل ترکیب(Composable Applications)
بروز و ظهور این روند را میتوان در تولید نرمافزارهایی که با محوریت APIها و رویدادها طراحی و تولید میشوند خلاصه نمود. این روند همچنین مسئلهی نرمافزارهای قدیمی موجود در سازمانها و ارتباط آنها با سیستمهای جدید را هدف قرار میدهد. مطرح شدن محیطهای توسعهی نرمافزارهای Low Code / No Code برای توسعهی میکروسرویسها با استفاده از APIها به همراه یک مدل جدید حاکمیتی شاید شکل امروزی / آیندهی این روند محسوب شود. میتوان گفت این روند، نامگذاری جدیدی برای یک خواستهی قدیمی است.
روند شش – هوشمندی در تصمیمسازی
این روند را نمیتوان به عنوان یک روند جدید در نظر گرفت زیرا از سال 2010 موضوع هوشمندسازی فرآیند تصمیمگیری در میان روندهای رایج فنآوریهای مختلف بوده است.
روند هفت – فوق خودکارسازی (Hyper automation)
این روند از خودکارسازی هرچه بیشتر در آینده صحبت میکند. به تعبیر موسسهی گارتنر این روند «یک فرآیند منظم با محوریت خواستههای کسب و کاری برای یافتن هر چه سریعتر فرآیندهای کسب و کاری و انفورماتیکی، بررسی و خودکارسازی آنها» است. همه میدانیم که تحتعنوان کلی Robotic Process Automation، سالها است که این مفهوم و روند در حال رشد است. تفکری که در آن فرآیندها مدلسازی شده، بررسی و حذف یا اصلاح میشوند و در نهایت به خودکارسازی میانجامند.
منبع:
مطلب مرتبط:
تحولات اخیر همهگیری کووید19، موضوع تحول دیجیتال را به یک اولویت برای مدیران تمامی صنایع تبدیل نموده است. موضوعی که زمانی تنها یک ترجیح برای کسبوکارها بود امروزه به یک امر ضروری برای تمامی کسبوکارهایی تبدیل شده است که میخواهند در عصر مدرن رقابت کنند. امروزه، این موضوع تنها به داشتن یک وبسایت یا یک نرمافزار موبایلی محدود نمیشود بلکه سازمانها باید برای مجموعهای از کانالهای دیجیتال همبسته و همگون، برنامهریزی کنند که در کمترین زمان و به سادهترین شکل، خواستههای مشتریان را برآورده مینماید.
بر اساس تحقیقات موسسهی PWC، شصت و شش درصد از سازمانها در صورت عدم پیادهسازی سریع تحول دیجیتال به شدت از کاهش سودآوری رنج خواهند برد. آنها باید نه تنها سرعت پیادهسازی این تحولات، بلکه کارآمدی آنها را مدنظر قرار دهند. تحولات دیجیتال کارآمد به همراهیِ تمامی ارکان سازمان تابعه نیاز دارد زیرا یک پیادهسازی جزیرهای به دلیل عدم همگونی و عدم پیوستگی به یک سفر ناکارآمد برای مشتریان میانجامد.
مفهوم کانال ارتباطی
یک کانال، یک روش ارتباط یک برند با مشتریان خود است. تماس تلفنی، پیامک، گفتوگو از طریق شبکههای اجتماعی، بلندگوهای هوشمند و ایمیل، نمونههایی از کانالها هستند. در سازمانهای بزرگ، هر یک از این کانالها معمولا توسط یک فنآوری خاص فراهم میشوند و اگر فنآوری استفاده شده برای پیادهسازی یک کانال به اندازهی کافی پیشرفته نباشد، نمیتواند سطح خدمت مطلوب را در کنار دیگر کانالها فراهم آورد. فراتر از پیادهسازی و فنآوری کانالهای ارتباطی، نکاتی وجود دارند که حول محور «بهینه سازی کانالها» مطرح میشوند. مفهوم «کانال بهینه»، تلاش دارد نیاز مشتری شما را در هر بخش از سفر وی در نظر بگیرد و بسته به موقعیت، امکان بهینه را در اختیار وی قرار دهد.
تفکر پیشبین
یک تحول دیجیتال موفق نیازمند پیشبینی نیازهای مشتریان پیش از تبدیل آنها به یک مشکل است. برای دستیابی به چنین هدفی، در اختیار داشتن دنبالهی همگن و پیوستهای از دادههای رفتاری مشتریان لازم است. ارتباط تفکر پیشبین با کانالهای ارتباطی به این دلیل اهمیت مییابد که کانال بهینه برای نیازهای مختلف مشتریان متفاوت است. کسی که نیاز به بازنشانی رمز عبور خود دارد به کانالی متفاوت از کسی که میخواهد در خصوص هزینهی اخیر در صورتحساب خود اعتراض کند، نیاز دارد. هنر تفکر پیشبینی، ایجاد کانالی با «حداقل تنش» برای مشتریان در هر بخش از سفر ایشان است.
همزمانی
زمانی که گفتوگو از زمانبندی به میان میآید اکثر سازمانها به موضوع زمان انتظار مشتریان توجه میکنند. اما توجه بیشتر به موضوع نشان میدهد دو گونه ارتباط میان برندها و مشتریان آنها جریان دارد. ارتباطات همزمان مانند مکالمهی دو نفره در محیط شبکههای اجتماعی یا ارتباط تلفنی و ارتباطات غیرهمزمان مانند ایمیل. سازمانها میتوانند با طبقهبندی موضوعات در ارتباط با مشتریان از یکی از این نوع ارتباطات یا ترکیبی از آنها استفاده نمایند. به عنوان نمونه، دریافت تقاضای اعتراض یک مشتری به صورت مکتوب از طریق یک کانال غیرهمزمان و پاسخگویی به آن در فرصت بعدی، از تلف شدن فرصت مشتریان جلوگیری مینماید. حتی در ارتباطات همزمان تلفنی نیز میتوان در صورت طولانی بودن زمان انتظار، مشتری را در صف تماس قرار داد و به محض فرارسیدن نوبت مکالمه، مجددا با وی تماس گرفت.
کیفیت در برابر کمیت
در گذشته، هدف بسیاری از سازمانها فراهم آوردن بستری برای در اختیار قرار دادن تمام کانالهای ارتباطی با مشتریان بوده است. امروزه، امکان ارتباطات از طریق کانالهای مختلف ارتباطی شرط لازم موفقیت است اما نیاز فراتر از آن انتخاب کانال بهینه در هر بخش از سفر مشتری است. در اختیار قرار دادن ده کانال ارتباطی به کمیت کانالهای ارتباطی کمک میکند اما در اختیار دادن کانال پیامکی به افرادی که در آن بخش از سفر خود به ارتباط پیامکی نیاز دارند و ارتباط تلفنی به دیگرانی که به آن نیاز دارند، نسل بعدی ارتباط موثر است.
منبع:
مطالب مرتبط:
اخیرا، گوگل اعلام کرده است که در مسیر استفادهی هرچه بیشتر از هوش مصنوعی در موتور جستوجوی خود، از فنآوری جدیدی به نام «الگوی یکسان چندکاره» یا Multitask Unified Model استفاده مینماید. این فنآوری به یافتن مطالب مورد نظر کاربران و طبیعیتر بودن روش جستوجو و پاسخهای آنها کمک میکند.
یکی از امکانات جدیدی که بر اساس این فنآوری در اختیار کاربران قرار میگیرد، امکان «آنچه بهتر است بدانید» در پاسخ به جستوجوهای کاربران است. این امکان، از روشی بهره میگیرد که عموما انسانها در یادگیری موضوعات از آن استفاده میکنند تا در اطراف عبارت جستوجو شده، اطلاعات بیشتری را در اختیار کاربران قرار دهد.
به عنوان نمونه، اگر شما در گوگل به دنبال عبارت «رنگ آکرولیک» (که گونهای متداول از رنگهای استفاده شده در نقاشی دیوارهای داخلی ساختمانها است) بگردید، مطالبی مانند چگونه رنگآمیزی را شروع کنیم، راهنمای قدم به قدم استفاده از رنگ آکرولیک، سبکهای مختلف رنگ کردن با رنگهای آکرولیک، چگونگی تمیزکردن لکههای رنگ و … نیز در اختیار شما قرار خواهند گرفت. در آینده، گوگل استفاده از این فنآوری را بیشتر توسعه خواهد داد تا موضوعاتی مانند «چگونه با وسائلی که در منزل دارید رنگ آکرولیک بسازید» را نیز شامل شود.
به عنوان یک امکان دیگر، گوگل تلاش دارد به کاربران اجازه دهد موضوع جستوجو شدهی خود را بدون نیاز به جستوجوی یک عبارت جدید از جهت گستره یا عمق موضوع نیز بسط دهند. در ادامهی مثال رنگآمیزی، چنین امکانی کلاسهای آموزش نقاشی ساختمان یا مطالب عمیقتر در خصوص یک تکنیک بخصوص رنگآمیزی را در اختیار شما قرار خواهد داد. طبیعتا نتایج این جستوجوها به مطالب نوشتاری محدود نبوده و شامل تصاویر، فایلهای صوتی، ویدئوها و دیگر انواع محتوا نیز خواهد بود.
هدف گوگل از یک جهت، رقابت با سرویسهایی مانند Pinterest است که در آن نتایج جستوجو به شما در زمینهی فعالیتی که در نظر دارید الهام میبخشد. محیطی که در آن حجم افزونهی تصاویر ارائه شده در خصوص موضوعی که به دنبال آن هستید تخیلات و تصورات شما را به سمت فعالیتهای عملی سوق میدهد.
گوگل همچنین در حال ارتقاء امکان جستوجوی ویدئویی خود است. در حالی که هماکنون امکان جستوجوی یک تصویر بخصوص در ارتباط با موضوع جستوجو شده وجود دارد، قدم بعدی جستوجوی محتوایی و موضوعی ویدئوها است. این امکان، ویدئوهایی را مییابد که به یک موضوع بخصوص ارتباط دارند حتی در صورتی که از آن موضوع به صورت مستقیم در ویدئو گفتوگویی به میان نیامده باشد.
به این ترتیب، زمانی که شما در حال تماشای یک ویدئو در مورد پنگوئنها هستید، ممکن است پیشنهاد بعدی برای شما یک سخنرانی در زمینهی محیط زندگی پنگوئنها باشد. امکانی که تنها از طریق درک موضوع یک ویدئو بدون اتکا به کلمات ادا شده در آن میسر است. به همین دلیل، ترکیب سرویس YouTube (که به شرکت گوگل تعلق دارد) و جستوجوهای صوتی، تصویری و متنی در گوگل میتواند حجم استفاده از این سرویس را به صورت قابل توجهی افزایش دهد.
مطالعات اخیر نشان داده است که بسیاری از کاربران نسل جدید (Generation Z) جستوجوی خود را از YouTube آغاز میکنند و اطلاعات بسیاری را از طریق ویدئوهای این سایت، کسب مینمایند و فنآوری ذکر شده، محتوای توصیه شده پس از تماشای یک ویدئو را به مراتب، مرتبطتر میسازد که خود باعث بازگشت بیشتر کاربران برای مشاهدهی ویدئوهای بعدی میشود.
در نهایت، میتوان گفت این اقدامات شرکت گوگل برای رقابت با شرکتهایی مانند آمازون و اپل است. بسیاری از خریداران، امروزه جستوجوی خود را برای خرید از سایت آمازون آغاز میکنند و بسیاری از کاربران تلفنهای اپل، خواستههای خود را از دستیار صوتیSiri تقاضا مینمایند. پس گوگل با بهبود هرچه بیشتر امکانات و نتایج جستوجوهای خود تلاش دارد از عرصهی رقابت با چنین خدماتی باز نماند.
منبع: techcrunch.com
مطالب مرتبط: