آیا به آنچه محصولات ما به ما می‌گویند گوش می‌کنیم؟




 

 

از زمانی که رقابت در ارائه‌ی محصولات و خدمات معنا پیدا کرد، درک مشترک همه‌ی صاحبان کسب وکار این بود که برای باقی ماندن در بازار باید نیازهای مشتریان را درک کنند. پیاده‌سازی این هدف به شکل سنتی گپ و گفت درون فروشگاه‌ها با مشتریان آغاز شد و به صورت یک فعالیت تخصصی که تجربه‌ی مشتریان را با بکارگیری فن‌آوری‌هایی چون هوش مصنوعی در پروژه‌هایی تحقیقاتی تحلیل می‌نماید تکامل یافت. در دوران رقابت در عرصه‌ی جهانی، این موضوع اهمیت بیشتری یافته است.

در طی سال‌های اخیر، صنعتی مستقل با عنوان «صدای مشتری» به‌وجود آمده است. تامین‌کنندگان فراوانی، خدمات خود را در قالب ارائه‌ی نرم‌افزار و خدمات مشاوره‌ای در اختیار کسب و کارها قرار می‌دهند تا آنها خواسته‌های مشتریان خود را «فراگیرند». برخی سازمان‌ها پا را فراتر از این گذاشته و خدماتی چون «صدای پرسنل» یا «صدای بازار» را با هدف درک خواسته‌های نیروهای خود یا مجموعه‌ی عوامل دخیل در بازار هدف صنعت خود راه‌اندازی نموده‌اند.

 

جایگاه محصول در مدیریت تجربه‌ی مشتریان

اگر بر روی بازار، مشتریان و پرسنل یک کسب وکار تمرکز کنیم، یک مولفه‌ی اصلی را فراموش کرده‌ایم. زمان آن فرا رسیده است که برای «محصول ارائه شده» نیز حق اظهارنظر در این زمینه در نظر بگیریم. اما پیش از آن، اجازه بدهید وضعیت موجود را مرور کنیم. رفتار مشتریان، داده‌هایی را تولید می‌نماید که «دانش» را از آن استخراج می‌نماییم. اگر راه را درست انتخاب کنیم، این «دانش» به گونه‌ای «بینش» منتهی می‌شود. بینشی که در نهایت به بهبود تجربه‌ی مشتری می‌انجامد. اجازه بدهید این چرخه را «حلقه‌ی بهینه‌سازی تجربه‌ی مشتریان» نامگذاری کنیم.

شرکت‌هایی که محصولات دیجیتال عرضه می‌کنند (محصولاتی مانند خدمات نرم‌افزاری، نرم‌افزارهای مدیریت منابع سازمانی، مدیریت پروژه و …) مدت زیادی است که «محصول» را به این چرخه افزوده‌اند. با نگهداری نقاط داده‌ای از کیفیت استفاده‌ی مشتریان از محصولات دیجیتال ارائه شده، آنها در حقیقت «صدای» مشتریان را از طریق محصولات دیجیتال خود می‌شنوند. در حقیقت به جای پرسش از مشتریان و تولیدکنندگان و عرضه‌کنندگان دخیل در چرخه‌ی ارتباط با مشتری، این «محصولات» هستند که می‌توانند زبان گویای مشتریان باشند. ممکن است یک مشتری به شما اعلام کند که وی از نرم‌افزار شما دو یا سه بار در ماه استفاده می‌نماید در حالی که خود نرم‌افزار میزان دقیق استفاده‌ی آن مشتری را 6 بار در ماه اعلام می‌کند.

به لطف پیشرفت‌های به دست آمده در زمینه‌ی اینترنت اشیاء و در تولید حسگرهای ارزان قیمت، محصولات فیزیکی نیز به مرور قادر به گفت‌وگو با تولیدکنندگان خود هستند. در حقیقت با قراردادن امکان «اظهار نظر» و «ارسال اطلاعات استفاده از محصول» شما به محصولات فیزیکی نیز اجازه خواهید داد به چرخه‌ی تجربه‌ی مشتری وارد شوند. مزیت «صدای محصول» دقت اطلاعات ارسالی است که در صورت گذر نکردن از عوامل انسانی دچار اختلال نخواهد شد. عموما، نیروهای انسانی در فرآیند این چرخه‌ی تجربه‌ی مشتری، هر یک به نوعی دیدگاهی شخصی خود را حتی ناخواسته در تفسیر اطلاعات دخیل می‌کنند و به همین دلیل است که جمع‌آوری نقاط داده‌ای که از خود محصول برمی‌خیزند روش موثرتری در درک صحیح دیدگاه مشتری خواهد بود.

 

ترکیب صدای مشتری و صدای محصول

افزودن صدای محصول به چرخه‌ی تجربه‌ی مشتریان به تنهایی در بسیاری از موارد به تجارب بهتر مشتریان می‌انجامد. به عنوان نمونه، استفاده از اینترنت اشیاء برای پیش‌بینی زمان نیاز یک دستگاه به تعمیر و نگهداری و اعلام آن به مراکز تعمیر و نگهداری، امکان بروز خرابی غیرمنتظره در دستگاه‌ها و ماشین آلات را از میان برمی‌دارد. به عنوان یک نمونه‌ی دیگر، زمانی که مشتریان برای مشکلی که در استفاده از محصول داشته‌اند با شما صحبت می‌کنند، مقایسه‌ی برداشت ایشان از مشکل مورد نظر و آن چه «محصول» به شما اعلام کرده است بینش بهتری نسبت به محصول و برداشت واقعی مشتریان از آن در اختیار شما قرار خواهد داد.

یک کاربرد بسیار مهم دیگر، امکان ارتباط برقرار کردن و «گفت‌وگوی» متخصصین پشتیبانی با محصولات است. به عنوان نمونه، وقتی جاروبرقی رباتی شما دچار مشکلی می‌شود، مسئول پشتیبانی می‌تواند با جاروبرقی – که به کمک فن‌آوری اینترنت اشیاء امکان گفت‌وگو با نیروهای پشتیبانی برای آن فراهم شده است – با تبادل اطلاعات و دریافت نرم‌افزار نسخه‌ی جدید مشکل خود را مرتفع نماید. پزشکی که با بیمار خود گفت‌وگو می‌کند و از سوی دیگر با دستگاه نگهداری و توزیع قرص‌های وی از طریق اینترنت اشیاء در ارتباط است می‌تواند بر اساس میزان قرص‌های مصرف شده‌ی وی – و نه بر اساس آنچه بیمار از مصرف داروهای خود به یاد می‌آورد – قدم بعدی در درمان وی را پیشنهاد دهد. یک مسئول انبار می‌تواند به محض نزدیک شدن زمان به اتمام رسیدن یک کالا در انبار، سفارش بعدی آن را در دستور کار قرار دهد تا تامین کالای مشتریان با هیچ وقفه‌ای روبه‌رو نگردد.

مفهوم ترکیب صدای مشتری و صدای محصول در صنایع مختلف به گونه‌های متنوعی بروز می‌یابد (نقاط داده‌ای از رفتار مشتریان در استفاده از نرم‌افزار شما یا داده‌های ارسالی از حسگرهای متصل به یک محصول فیزیکی از طریق اینترنت اشیاء) و این شما هستید که تشخیص خواهید داد چگونه صدای محصول ارائه شده به مشتری خود را بشنوید و آن را در چرخه‌ی تجربه‌ی مشتری به کار ببندید.

 

منبع:

https://customerthink.com/products-are-talking-are-you-listening/

 


روندهای جدید نرم‌افزارهای بانکی موبایلی، تداوم ارتباط موثر با مشتریان




 

با بلوغ تدریجی بانکداری آنلاین، بسیاری از موسسات مالی، کانال ارتباطی نرم‌افزارهای بانکی موبایلی را برای رشد کسب و کار خود در میان مخاطبین انتخاب نموده‌اند. روند حرکت موسسات مالی در این زمینه ایجاد سهولت بیشتر برای مشتریان و ایجاد موقعیت‌های بیشتر کسب و کاری برای بانک‌ها است. بر اساس نظرسنجی‌های اخیر، 89 درصد مشتریان و 97 درصد نسل جدید مخاطبین خدمات مالی، از نرم‌افزارهای بانکی موبایلی استفاده می‌کنند.

در این میان، چالش مهم بانک‌ها و موسسات مالی برقراری و حفظ ارتباط موثر با این گروه جدید مشتریان است که تنها از کانال‌های دیجیتال یا ابزارهای موبایلی استفاده می‌نمایند. تلاش این موسسات برای تبدیل تجربه‌های درون شعبه‌ای به تجربه‌های مشابه در محیط نرم‌افزارهای موبایلی همواره با افت و خیزهایی مواجه شده است. تلاش بانک‌ها برای پیاده‌سازی بخش‌های مختلف سفر مشتریان مانند جذب، فروش خدمات و ارتباط موثر با آنها، می‌تواند نرم‌افزارهای موبایلی را به محیطی غیر جذاب  برای مشتریان تبدیل نماید.

در ادامه به چهار چالش اصلی بانک‌ها در محیط نرم‌افزارهای موبایلی، دلیل چالش بانک‌ها در برخورد با آنها و راه‌حل ارتباط موثر با مشتریان اشاره می‌کنیم.

 

مشکل اول: عدم هماهنگی سفر مشتریان از کانال تلفن هوشمند با دیگر کانال‌های ارتباطی

بسیاری از موسسات مالی به موضوع ارتباط با مشتریان، نگاهی «گام به گام» دارند. مثلا خدمات ارائه شده از طریق وب را در اختیار مشتریان قرار می‌دهند و به عنوان گام بعدی ربات‌های گفتگو را پیاده‌سازی می‌کنند یا خدمت مدیریت هزینه‌ها را پیاده‌سازی می‌نمایند. در برخی از موارد، عدم همبستگی و هماهنگی بین این کانال‌های عرضه‌ی خدمت به مشتریان، تجربه‌ی آنها را خدشه‌دار می‌نماید. اگر خدمتی در نسخه‌ی وبسایت بانک با موفقیت روبرو شد و قصد دارید آن را بر روی نرم‌افزار نسخه‌ی موبایلی هم پیاده‌سازی نمایید، این دو تجربه و خدمت باید هماهنگ با یکدیگر پیاده‌سازی شوند.

راه‌ حل چیست؟

راه‌ حل این مشکل استفاده از نگرش «ارتباط هماهنگ از طریق تمام کانال‌ها» یا Omni-Channel Communication از گام اول است. ساخت پروفایلی از مشتریان که شامل اطلاعات ارتباطی تلفن، پست الکترونیک، شناسه‌های شبکه‌های اجتماعی بوده و تمامی ارتباطات برقرارشده از کانال‌های تماس صوتی، ارسال و دریافت پیامک، پیام‌های شبکه‌های اجتماعی و مکاتبات پست الکترونیک را در کنار هم قرار می‌دهد. به این طریق، شما امکان ساخت تصویری از مشتری را خواهید داشت که تمام ارتباطات مختلف از کانال‌های متنوع را شامل می‌شود. با تجمیع اطلاعات جمعیت‌شناختی، جغرافیایی و رفتاری مشتری، شما توان مضاعفی در شناخت عادت‌های مالی آنها، محصولات مورد علاقه‌ی ایشان و نهایتا چگونگی ساخت یک تجربه‌ی موفق دیجیتال برای یک مشتری به دست خواهید آورد.

 

مشکل دوم: تلاش شما در ارتباط موثر از طریق تلفن‌های هوشمند تکراری یا نامربوط است.

برای یک مشتری وفادار، هیچ چیزی بدتر از دریافت ایمیل‌های تکراری یا توضیح خدماتی که در حال حاضر از آنها استفاده می‌کنند، نیست. به عنوان نمونه، پیشنهاد مکرر استفاده از مکاتبات الکترونیکی به جای مکاتبات چاپی در حالی که مشتری مخالفت یا موافقت خود را قبلا اعلام نموده است باعث آزرده شدن مشتریان خواهد شد. چنین رخدادهایی تصویری نامناسب از سازمان شما ترسیم می‌کند که «ارتباط دقیق و موثر با مشتریان» در آن جایگاه مهمی ندارد.

راه حل چیست؟

استفاده از ابزارهای طبقه‌بندی مشتریان و شخصی‌سازی محتوای ارائه شده به ایشان، امکان عرضه‌ی محتوای خاص یک مشتری به وی را در اختیار سازمان شما قرار می‌دهد. این ابزارها در قدم اول یک مشتری را بر اساس تحلیل کاملی از تمام جامعه‌ی مشتریان شما به یکی از گروه‌ها افراز(طبقه‌بندی) می‌نماید. در قدم بعدی بر اساس شاخصه‌های آن گروه، پیشنهادهای شخصی‌سازی شده‌ی شما را به وی ارائه داده و با نگهداری تاریخچه‌ی پاسخ‌های دریافت شده از محصولات مختلف ارائه شده و پیشنهادهای عرضه شده، بهترین قدم بعدی در ارتباط با این مشتری را برنامه‌ریزی می‌نماید.

 

مشکل سوم: شما قادر نیستید توجه مشتریان را از طریق نرم‌افزار موبایلی خود جلب کنید یا تمرکز وی را حفظ کنید.

امروزه کاربران تلفن‌های هوشمند بازه‌ی توجه بسیار کوتاهی دارند. بنابراین هرچه سریع‌تر بتوانید توجه ایشان را جلب کنید و هرچه بیشتر آن را حفظ کنید، شانس موفقیت شما در ارتباط با این کاربران بیشتر خواهد بود. این خواسته دشوارتر از آن است که در ابتدا به نظر می‌رسد. اگر شما نتوانید طی چند ثانیه پاسخگوی خواسته‌ی مشتریان خود در محیط نرم‌افزار موبایلی باشید، به سرعت آنها را از دست خواهید داد و برخورداری از یک رابط کاربری بسیار دلپذیر از پیش‌نیازهای این مهم است. به عنوان نمونه، یکی از نظر سنجی‌های اخیر نشان داده است اکثریت مطلق مشتریان از موسسات مالی انتظار دارند برای بهبود وضعیت مالی ایشان، توصیه هایی را در اختیار آنها قرار دهند. نمایش چنین توصیه‌هایی در صفحات اولیه ی نرم افزار‌موبایلی، توجه مشتریان را جلب خواهد نمود.

راه حل چیست؟

استفاده از طراحان خبره‌ی رابط کاربری نرم‌افزار، پیاده‌سازی سفرکاربری مشتریان مختلف با نیازهای متنوع و اطمینان از سهولت دسترسی به نیازها، شخصی‌سازی رابط کاربری برای در دسترس قرار دادن سریعتر و ساده‌تر خدمات پرکاربرد هر مشتری از ملاحظاتی هستند که باید در طراحی رابط کاربری نرم‌افزار موبایلی خود در نظر بگیرید.

 

مشکل چهارم: شما عمده‌ی سرمایه‌گذاری خود را بر روی روش‌های سنتی خدمت‌رسانی به مشتریان قرار داده‌اید.

مراکز تماس سنتی بانک‌ها، تنها راه حل برای مشکلاتی نیستند که کاربران در استفاده از نرم‌افزارهای موبایلی با آن روبرو می‌شوند. نیاز تماس با اپراتورهای مرکز تماس به جای دراختیار قراردادن یافتن راه حل مشکل کاربران در محیط نرم‌افزار موبایلی، تمایل ایشان در استفاده از نرم‌افزار شما را کاهش می‌دهد.

راه حل چیست؟

راه حل این مشکل در اختیار قرار دادن امکان حل مشکلات توسط خود کاربران از طریق محیط نرم‌افزار موبایلی شما است. نظرسنجی‌های اخیر نشان می‌دهد نیمی از کاربران موبایلی نسل جدید، ترجیح می‌دهند راه حل مشکل به‌وجود آمده را دریافت نموده و خودشان به حل مشکل اقدام نمایند. تولید یک انباره‌ی دانش از مشکلات گذشته و نیازهای مشتریان در طول زمان، امکان در اختیار قراردادن راه حل از طریق نرم‌افزار موبایلی و حتی پیشگیری از رخ دادن آن را در اختیار سازمان‌ها قرار می‌دهد.

 

جمع‌بندی

مشتریان نرم‌افزارهای بانکی موبایلی، انتظارات زیادی از موسسات مالی دارند. آنها به اطلاعات مرتبط و شخصی‌سازی، سفری بدون نقص در مسیر دریافت خدمات موردنظر خود و جذابیت بصری در استفاده از نرم‌افزار را از بانک‌ها انتظار دارند و شما با  قرار دادن چنین مجموعه امکاناتی در اختیار مشتریان خود، از رقبا پیشی خواهید گرفت.

 

 

منبع:

https://www.moengage.com/blog/mobile-banking-trends-where-consumer-engagement-usually-fails-and-how-to-get-it-right/

 

مطالب مرتبط:

روندهای نرم‌افزارهای بانکی موبایلی: احراز هویت و افتتاح حساب از راه دور

 

نقش حیاتی تلفن‌های هوشمند در تجربه‌ی کاربران موسسات مالی

 

ترکیب بازی‌گونه‌سازی و موبایل‌بانک، توسط اولین بانک مجازی هنگ‌کنگ